منم دیگه میگم که همینطوره. کلاغ و سرفه و ظلمت....
چقدر دیره. خواب؟ نه می خوابم.....
باشه بلاگمو عوض می کنم. آدرسشم حفظ نمی کنم. منتظر نمی شم، شاید یه روزی شد تا ظهر خوابیدم.
رگام داره پخش میشه اطراف...نکنه یه وقت عادی بشه...........
از دور دیدمم
لاشخوری با گردنی منگنه به استخوان
از تنهایی آنقدر ترسیده
که تیغی آزارش را نمی آزرد
(از آخرین کتابم)
All painted by Modigliani