فروردین

الو؟
بله؟
الو..............؟ شما؟
شما کی هستید؟
ببخشید اشتباه گرفتم....

 

 

دیرزو یه دفتر خریدم رنگ اتاقت نارنجی....بافت پرده هات....فرم چراغت.....

 

 

غلت که زدم
مادر از جلو چشمم گذشت
بدون لبخند
بدون حرف
غلت که زدم
نموری دیوارها را حس کردم
دو سال از زندان کسی را
از این پهلو به آن پهلو گذراندم
صدای ظرف غذایش را
صداهایی که از مالیخویایی او بیرون می آمد

شهرام شیدایی

 

 

الو..........
الو؟
شما؟
شما!!!!!!!!!!!!!!!!
اشتباه گرفتم....

 

 

لرز.لرز..لرز.....روم نمیشه بنویسم....زمانی خطم خوب بود......

 

 

مانده ای و به دقت نگاه می کنی
شهرام شیدایی

 

 


ااا......الو؟
بله؟
.......... اشتباه گرفتم....
با کی کار دارید؟

 

 

مشکل اینه که کسی نیست شعر بخونم ........

 

 

 

مدتهاست که شعرهایم را به جای آدمها
برای کتم که روبرویم آویخته می خوانم

شهرام شیدایی

 

 

 

 


الو.....
سلام.
..........؟ شما؟
سمین؟
منو می شناسید؟
سمین؟.....
ببخشید اشتباه گرفتم....
سمیییین.
............
خوبی؟
کجایی؟
سفرم سمین.

 

 

 

آزادی که بپذیری
آزادی که بگویی نه

و این
زندان کوچکی نیست.

شهرام شیدایی