به اندازه یک قبر بلندم

 

در یخچال همه چیز می پوسد
غذا
پرتغالها
شیر و نان.

در یخچال همه چیز کپک می زند
ماست
پنیر
گوجه ها.

یخچال قبر اندازه ایست
دارد عادت می کند به تنها چراغ سوخته اش.


من یک یخچالم
به اندازه یک قبر بلندم
به اندازه کفن، لاغر
همه چیزم می پوسد
لبخندها - هوس هایم.

از رگها کپک می زنم
قرمزهایم را لال می کنم
و حواسم جمع وظایفم است:
کمک می کنم
توت فرنگی ها کهیر بزنند
مربا را در سقط آلبالو ها تشویق می کنم
و گوشتها را به بلعیدن کرمها عادت می دهم.

 

من یک یخچالم
از سرما به زودی می میرم.

 

Robert Mapplethorpe