باور می کنم پشت آینه باکره ات تنم را شکسته ای
باور می کنم سکوت در مشت هایت شعف است
باور می کنم شعر لذتی ست که به جسدم مغروری
من همه چیز را باور می کنم  

 

 

و فکر می کنم حقیقت تو رفتگی متکاست
آنگاه که سنگینی گونه هایت
لبان نیمه بازت
اشمئزاز خوابیدنت با دیگری
و آرزوی رویای مرا تحمل می کند
  

 

 

 

 

 

 

 

 


Manfred Kriegelstein