بی خوابی و فقط سیگار

یه چیزایی ازار میده مثل اینکه اصلا نباشی و همه هم یادشون بره و یا سعی کنن کمی یادشون بمونه از رو دلسوزی. یه دردایی اجباریه. مثل نگاه کردن و بعد چند دقیقه فهمیدن که کور بودی یا ساعتها دوچرخه سواری بعد ببینی که به جلو حرکت نمی کردی یا حتی یه مثال کوچولو بفهمی از چیزی که مثل سگ از بچگی می ترسیدی تنها بهانه زندگیه.