همه چیز به شکل خفه کننده ای پیش می رفت
هیچ چیز نگران کننده نبود
خفه بود
سرم در نامحدود بود
تنم در محدود بود
و پشت سرم چیزی شبیه نوک کرگدن بو می کشید
تا دوردست بو می کشید
سکته- دار- سکته
تیغ- تصادف- تیغ
همه چیز مانند همیشه بود
صبح های سرفه- خون- سرفه
شب های زنده به گور- خون- زنده به گور
و جای نگرانی نبود
همه چیز به شکل خفه کننده ای پیش می رفت.