باز خواب او را دیده است








آواز که می خوانم
آتشی در آتش می پیچد
و مادرم پشت در می نشیند و با صدای بلند گریه می کند
و در صدای لرزانش مدام می گوید:
_ باز خواب او را دیده است

باز خواب او را دیده است.





شهرام شیدایی